خاطرات دلبند خانواده

من و نازنین و داداش محمد ...

اگر من در زمان قدیم به دنیا میومدم با این لباسا باید زندگی می کردم بازم خوشتیپ هستما. مگه نه به ادامه مطلب سر بزنید   اگه گفتید این دستای کیه منو بغل کرده ...

فدای دستای کوچولوت بشم می خوای توپو بگیری. خدا تورو حفظ کنه ...

تلاش بی صبرانه من برای چهاردست و پا رفتن ماهان خستگی ناپذیر ا نقدر ذوق داشتم در این حالت حتی می خوابیدم. تلاش های شبانه من برای رسیدن به هدف...   کمی استراحت  ...

در این تصویر گوشه چشمم رو چنگ انداختم و ناراحتم ... در اینجا موهامو فشن کردم و خودمو گرفتم.   ...

در این عکس ها دستکش دستم کردن که صورتمو چنگ نندازم. توجه کنید دستکش و جورابام چقدر برام بزرگه. چقدرم قرمز بودما. ماشاء ا... چه موهایی دارما. مامانم میگفت بینی من بزرگه. شما قضاوت کنید بزرگه   ...

  روشن و زیبا چون ماه،   نام پسر كيخسرو، پسر اردشير، پسر قباد نام يكي از شهرهاي استان كرمان نام دشت بزرگي در مغربِ تبريز. ...

ماهان جوادی متولد 08/04/92 با یک داداش دوست داشتنی به اسم آقا محمد 10 سالشه و داداش ماهانشو یه دنیا دوست داره. همه عمه هاشونم اونارو قد یه دنیا دوست دارن. ایشالا همیشه سالم و شاد باشن. کوچولوی دوست داشتن ما کم کم داره حرف میزنه و به به میگه. داره راه میره وقتی هم راه میره کلی ذوق میکنه. مامان جونش هم براش از مکه یدونه صندل  کوچولو خریده ماهان جونم پاش میکنه باهاش تاتی تاتی میکنه البته مدام میخوره زمین و باید مواظبش باشیم. چندبارم خدا رحم کرد سرش خورد به در. البته جیگری چیزیش نشد یکم گریه کرد. ...

سلام به عشق کوچولو خانواده ماهان عزیزم  من (عمه جونت) تصمیم دارم این وبلاگ رو خیلی خوشگل آماده کنم و واسه تولدت به خانوادت تقدیم کنم. تولد یکسالگیت  پیشاپیش 8/4/93 مبارک. ...